آقای ورناصری، گاهی چقدر زود دیر می شود
آقای ورناصری، گاهی چقدر زود دیر می شود
"خدشه به اعتماد وارد ساختن" شاید دیگر فرصتی روشن را فراهم نسازد و اعماق تاریخ، نتیجه ی پشت کردن به تمام جملاتی است که تنها روی کاغذ ضمانت اجرایی دارد !!!

عصر اولین ها// سه روز مانده به انتخابات دوم اسفند ۱۳۹۸ بود که به اتفاق حدود ۴۰ تن از فعالین محیط زیست و انجمن های مردم نهاد در جلسه ای شرکت نمودیم که علیرضا ورناصری بعنوان کاندیدای انتخابات مجلس حضور داشت…

صرفنظر از این که وی تا چه اندازه رویکرد محیط زیستی دارد و به اصول اولیه محیط زیست آشنایی دارد، با خودمان گفتیم حتماً الان که مشورت پذیر است و به اصلاح به دنبال خرد جمعی، فردای حضور در مجلس هم از همین ظرفیت انجمن های مردم نهاد و فعالین اجتماعی هم برای پیشبرد امور بهره می گیرد…

آن روزها گذشت و تنها چندماه پس از انتخابات و حضور ورناصری در مجلس بعنوان نماینده مردم مسجدسلیمان، حتی برایش سخت بود که نام بسیاری از ما را به خاطر بیاورد… این که حالا به اصطلاح “او سوار بود و ما پیاده !!!”، اما چه می شود کرد؟ اگر یکطرف ماجرا را اعتمادی نباشد، شاید هیچوقت نمی شود به انسان ها و نیت شان خوشبین بود…

با تمام سرخورده گی های اجتماعی حاصل از نگاه خوشبینانه و امیدواری به حضور یک نماینده آگاه و مردمی در مجلس، در دو جلسه دیگر به اتفاق برخی مدیران انجمن های مردم نهاد با ایشان حضور یافتیم. در جریان این دو جلسه سعی کردیم به خاطرش بیاید وعده های پیش از انتخابات را…

غافل از این که اکنون ما را به چشم دیگری می دید …

گفتیم می گذرد و واقعاً هم گذشت…

اکنون حدود ۱۳۰۰ روز از آن روزها گذشته و آخرین تلاش های نماینده مردم مسجدسلیمان را در سال منتهی به انتخابات مجلس می بینیم؛

حضور گاه و بیگاه وزرا و مسئولین ملی و استانی در شهرستان که البته شاید آن چنان فرجامی برای شهر اولین ها هم ندارد ولی خوراک خوبی برای رسانه های روابط عمومی به شمار می رود …

می بینیم تمام آن هایی را که منتخب خود را انتخاب اشتباه می پندارند و به نحوه های مختلف به آن اعتراف می کنند…

به راستی چه گونه می شود که یک فرد تمام روزهای پیش از به قدرت رسیدن را به فراموشی می سپارد و تنها امروز را می بیند؟!

“خدشه به اعتماد وارد ساختن” شاید دیگر فرصتی روشن را فراهم نسازد و اعماق تاریخ، نتیجه ی پشت کردن به تمام جملاتی است که تنها روی کاغذ ضمانت اجرایی دارد !!!

و اکنون باز هم در آستانه ی انتخابات هستیم

بله؛ آقای ورناصری

گاهی چقدر زود دیر می شود …

  • نویسنده : ایمان کاهکش