زوال جنگل های کهنسال و نمایش های ظاهرسازانه
زوال جنگل های کهنسال و نمایش های ظاهرسازانه
ایکاش سازمان جنگلهای سابق جوابگوی زوال جنگلهای کهنسال و بی‌مانند غرب کشور و غلبه آفات در هیرکانی و تا تکه و پاره شدن پهنه ها و قطع میلیونها درخت در پروژه های سدسازی، راهسازی و معدنکاری بود

عصر اولین ها// مسعود امیرزاده: چند سال است که وزارت نیرو جسورانه و در قالب لوایح و یا توافقات پر از ابهام،بخش‌های مهمی از اراضی ملی و بستر رودخانه‌ها را به مالکیت خود در آورده است.در همین سالها حریم شهرها که آنها نیز اراضی ملی و اموال عمومی و فی الواقع لوازم بقای حیات یک سکونتگاه انسانی است در قالب قانون جهش مسکن از دایره اختیار سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری( سازمان جنگلهای سابق) خارج شده‌است.آتش سوزی های گسترده سال گذشته در مناطق جنگلی،انباشت زباله و در جنگلهای شمال کشور و انفعال تام و تمام در مقابل معادن و یا پروژه های راهسازی و سد سازی و امثالهم بخشی از لیست بلند بالا و در صورت ورود به مصادیق حتا تمام ناشدنی تقصیرات سرزمین بربادده دستگاهی است که علی الاصول خزانه دار اراضی ملی و حافظ عرصه های طبیعی کشور است.

در چنین شرایطی سرگرمی‌های جدید و پر تیراژی در دستورکار این دستگاه قرار گرفته است که بسیار جای تامل دارد دو‌نمونه آنها،طرح بزرگ و پرسروصدای کاشت یک میلیارد درخت و دیگری اجرای بندهای ابخیزداری در سرتاسر پهنه های آبی کشور است.

در اینجا قصد ورود به اشکالات اینگونه طرح‌ها که مورد انتقاد بسیاری کارشناسان و صاحب نظران است،وجود ندارد‌ فقط این پرسش مطرح است،چرا یک دستگاه دسته ای از فعالیت‌ها را ترک و به یک سری دیگر اقبال نشان می‌دهد.وقتیکه که یک دستگاه با یک سری وظایف ذاتی و مشخص به جای اعمال حاکمیت و حفظ اندامهای حیات سرزمین چون کوه و دشت و جنگل و مرتع و رودخانه…و ایستادگی در مقابل زیاده‌خواهی‌ها منجلمه دستگاه‌های دولتی هم ارز و یا تصویب قوانین متعرض دچار انفعال و رها کردن عرصه‌های تحت اختیار خود می‌شود،بدیهی است رو به چنین نمایشهای ظاهر سازانه‌ای بیاورد.

همانگونه که وزارت نیرو نتوانست به وظیفه ذاتی در نگهداری منابع آبی کشور از رودخانه گرفته تا آبخوان  به درستی عمل نماید و مجبور است با پروژه های بی‌پایان سد سازی و انتقال آب کارنامه سیاه دشت‌های فرونشسته و یا رودخانه خشکیده و بی‌رمق را پنهان کند.همانگونه که سازمان محیط زیست در اوج خفگی مردم در دود حاصل از سوخت های ناپاک و یا بیچارگی مطلق در مقابل آبگیری سد مصیبت بار چم‌شیر و خشکیدگی تالابها،به دنبال پروژه جفت یابی برای پرنده ای است که به چشم خود سالهاست نسل کشی پرندگان مهاجر را در مقصد زمستان گذرانی را شاهد بوده است.از قرار این پروژه‌ها به سهولت بیشتری قابلیت انجام دارند و یحتمل سوژه جالبتری برای کار رسانه‌ای و تبلیغات هستند.

ایکاش سازمان جنگلهای سابق جوابگوی زوال جنگلهای کهنسال و بی‌مانند غرب کشور و غلبه آفات در هیرکانی و تا تکه و پاره شدن پهنه ها و قطع میلیونها درخت در پروژه های سدسازی، راهسازی و معدنکاری بود تا تدارک نهال کاری و مناسک درختکاری. و ایکاش به جای رقابت با وزارت نیرو در بند کشیدن ابراهه‌ها با بند‌های ابخیز داری به جدال قانونی و به حق با این دستگاه در کوتاه کردن دست تطاول به اراضی بسترهای آبی می‌پرداخت.دامنه‌ها رها شده،کوهها عملا بلاصاحب و جنگلهای زخمی قاچاق و تعرضات گوناگون و آنگاه خواجگان در بند نقش ایوانی هستند،که از پای بست در حال ویرانگی است.یاد مسلمانانی می‌افتیم،که واجبات دین را به انجام‌ نرسانده و از هیچ محرماتی رویگردان نیستند، اما به نوافل و مستحبات پای‌بندی نشان میدهند.