فریاد کارون بغض آلود را بشنوید …
فریاد کارون بغض آلود را بشنوید …

شهر اولین ها//تورا چگونه بخوانم ،ای کارون عزیز،آینه تمام نمای سرزمین مادری ،که بوی رحمت داری ،بوی خدا می فهمم از تو ،ای یادآور مقاومت رزمندگان هشت سال دفاع مقدس ،ای که سالهاست بما هستی بخشیدی و برماست که حیات تو و خون پاکی که در رگهایت جاری است حفاظت کنیم . اولین روز مدرسه […]

شهر اولین ها//تورا چگونه بخوانم ،ای کارون عزیز،آینه تمام نمای سرزمین مادری ،که بوی رحمت داری ،بوی خدا می فهمم از تو ،ای یادآور مقاومت رزمندگان هشت سال دفاع مقدس ،ای که سالهاست بما هستی بخشیدی و برماست که حیات تو و خون پاکی که در رگهایت جاری است حفاظت کنیم .
اولین روز مدرسه هرگز از خاطرم نمی رود،که معلم روی تخته سیاه نوشت (بابا.آب.داد) و از ما می خواست آن را با صدای بلند بخوانیم .
یعنی سرآغاز خواندن، آب، بود و کارونی که نیاکان به یادگار گذاشته اند .
ای خروشان رود، غضب نما و بر صورت حسودان و غاصبان چشم ناپاک، سیلی بزن .
ای یار با وفا و همیشه بهار خوزستان ،بغضم در گلو رسوب کرده ،تب وجودم را فرا گرفته که ماهیان عاشق در اعماق قلبت به ماتم نشسته اند ،اگر کوچ کنی و بمیری ،در آینه زمان سرنگونی نخل ها و خشکیدن حورها و تالاب ها را مجسم می کنم.ناله ها و خروش او به گوش لک لک های سفید و پرندگان مهاجر و مرغان دریایی رسیده است .
کجاست آسمان نیلگون خوزستان ؟کجاست آواز دلنشین پرندگان ؟ تا پیغام رساند به میهمانان مهاجری که هرسال به این دیار سفر می کردند.
فریاد بغض آلود کارون را بشنوید ، این زمستان و بهار از راه می رسد شرمنده ام که نمی توانم میزبان خوبی برایتان باشم .زیرا نه آبی در بستر مانده و نه تالابی که به رسم دیرینه سالهای گذشته جشن عروسی برایتان بپا کنم ،و شاهد رقص و پایکوبی شما باشم .دیگر رمقی به دل نمانده ،ازجور وبیداد ،که غبارو خاک سوخته زمانه و ریزگردهای تحمیلی برچهره ام باریده .
ای مرغان عاشق ،از سفر به دیار کارون حذر کنید و برایم آواز غم بسرایید ،من سالها میهمان نوازی کرده ام ،تحمل ندارم برایم زاری کنید که آزرده خاطر می شوم گرچه از پا نیفتاده ام اما به صلابت نام کارون پایدار خواهم ماند .
ای پرندگان مهاجر .پیغام کارون به دریاها و رودها ی آزاد رسانید که من در بندم .وهمان قصه طوطی و بازرگان وسفر هندوستان بر گویید و چاره ای باید اندیشید که لبانم از عطش ترک نخورد و در میان دوستان خجل نشوم ،کور باد چشم نانجیبان وحسودان .
ای کارون سرافراز .
به تو می بالم …وبی تو می بازم
( علی عظیمی کیا عضو جامعه اسلامی معلمان خوزستان )