یک روز را هم فقط برای خودت بنویس
یک روز را هم فقط برای خودت بنویس
طفلک خودت که هیچ وقت به فکرش نبوده و نیستی، حتی در روزی که به احترام ات روی سِن می روند و در میان همهمه ی اشتیاق و اضطراب از «لزوم حمایت از اصحاب رسانه» سخن می گویند و «تو»یی که همچنان از خودت نمی نویسی.

عصر اولین ها// ایمان کاهکش: خسته از شبی که تا دیروقت برای سرمقاله ی فردا بیدار مانده و صبح زود هم باید برود سرکار. کاری که وقتی نه امنیت مالی دارد و نه امنیت اجتماعی که تمام توان و وقتش را صرف روزنامه نگاری کند …
با این حال هستند بسیار کسانی که تمام وقت می نویسند از رنجی که بر گُرده ی مردم است. با شعارهایی که با فونت درشت اما بی محتوا به روزنامه ها جلوه بخشیده اند. آخر مگر حرف آدم های عادی هم مهم است که در صفحه ی اول روزنامه بیاید؟

همیشه چالشی ذهنش را احاطه می کرد که واقعا خسته کننده نیست از روزنه های تاریک این شهر نوشتن؟ چندبار هم تبیینی بنویس شاید گوشی خریدار جمله هایت باشد…
قبلا بارها نوشته ام و چندوقت پیش هم تاریخ همان نوشته های قبلی ها را کمی پس و پیش کردم و بازنشر دادم اما انگار نه انگار؛
قطار توسعه به شدت فضا را در می نوردد اما این روزهای ما هیچ شباهتی به برنامه ای ندارد که دو دهه قبل روی کاغذ آمده بود به اسم قانون برنامه ی توسعه …

باید دنباله ی حرفی باشی که گفته اند و احترامی که اگر تیتر شود، «آدم خوبه ی» آن روز تو می شوی و اگر به میلِ در خیابان ها منتظر مانده نوشته شود که تعطیلات جای بهتری برای فکر کردن است !!

طفلک خودت که هیچ وقت به فکرش نبوده و نیستی، حتی در روزی که به احترام ات روی سِن می روند و در میان همهمه ی اشتیاق و اضطراب از «لزوم حمایت از اصحاب رسانه» سخن می گویند و «تو»یی که همچنان از خودت نمی نویسی.

ننوشته ای که پشت تک تک کلماتت جنسِ خیس خورده ای با طعم اسکناس جعلی زبانت را بند آورده و هم سلفانت بی صدا شب ها را به صبح هم نمی رسانند.
کاش این ۱۷ مردادی که می آید دیگر از ارزش خبرنگار و رسانه نشنویم که بارها دیده ایم که ندیده ایم !!

راستی، برای یک روز هم که شده فقط برای خودت بنویس